ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
به نام هستی بخش احساس
سلام بانو
قسم به صبح وقتی می دمد!
می دمد بر صورت محبوبم بر صورت فرشته نازنینم... می دمد و نوید یک صبح دل انگیز را به گونه هایش می دهد.
قسم به صبح وقتی می دمد!
به راستی یعنی چه؟ دمیدن صبح؟
چه تعبیر زیبایی... واقعا به جز از خداوند چنین تعبیر شعرگونه از صبح دم بعید بود.
دمیدن صبح؟
فکرش را بکن! محبوب من در بستر آرمیده و سپیده صبح، هنگام اذان میدمد. همچون نسیم اما بسیار لطیف تر و لایق گونه های محبوبم.
می دمد و پس از رویای شیرینش، به محبوبم می گوید بیدار شو که خداوند پشت خط است و منتظر شنیدن صدای دلنشین تو زیباترین بنده اش.
بیدار شو و با همان صدای لطیف و بی مانندت، تکبیر بگو و بعد بسم الله الرحمن الرحیم... وای که خداوند در این لحظه چه لذتی! از شنیدن صدای تو می برد.
بگذار بگویند کافر شده ام
عیب ندارد...
اما به خداوند در این لحظه، حسادت می کنم. آخر بی نظیر ترین هم صحبتی را با او داری... اویی که قادر مطلق است و مهربان ترین بر بندگان... آن هم بنده ای چون تو...
...
قسم به صبح وقتی می دمد!