زیباترین ماهیِ اقیانوس عشق

به نام هستی بخش احساس

سلام عزیز تر از جانم.

بله باز هم میگویم هیچ اشکالی ندارد که حتی اگر نامزد کرده ای، برای من عزیز باشی و بمانی.

امروز ۵ مرداد می خواهم برای خودم در گذشته نامه بنویسم. تو هم محرمی که بخوانی.

راستش حس بهرام سریال مسافران را به خود گرفته ام وقتی روی آن تبلت، نتیجه گیری و گزارش آن روز را تایپ و برای زورگ بزرگ ارسال می کرد.

و اما بعد...

سلام بر من. آری تو را می گویم. همان مرا در شاید اوایل جوانی.

می دانم این روزها، فکر ذکرت همه اش شده، آن دو دختر. همان دخترهای دوستان پدرت. 

بعضی وقت ها رویا میبافی این یا آن.

به قول معروف، یک جورهایی می گویی هر گلی یک بو دارد. انتخاب برایت سخت شده. 

واااای پسر تو چقدر متوهمی. نه کاری و نه باری. تازه پشت لبت هم هنوز سبز نشده. برای من خجالت هم میکشی که چطور به خانواده بگویی؟؟

ادعای عشق هم می کنی؟

کدام عشق؟

جلوی تو را اگر نگیرند، گزینه های سوم و چهارم و پنجم و... را نیز اضافه می کنی.

مثلا نرگس دوران کودکی

مثلا پریسا، دختر آن دوست دیگر بابا

مثلا ملیحه، دختر همسایه 

مثلا  محبوبه، دختر آن همسایه دورتر.

یا فاطمه، دختر دایی پدرت

...

سمانه را یادم رفت بگویم...

این طور نیست؟

اقرار می کنی من؟! اقرار می کنی اکنون به همه این ها فکر می کنی و اسمش را عشق گذاشته ای؟

من به تو یعنی منِ ۱۸ ساله، از ابتدای چلچلی، نامه می نویسم.

از زمان و مکانی که فکرش را هم نمی کنی.

می دانی؟

تو تازه بعد از ۳۰ سالگی معنی عشق را می فهمی.

معنی یکتاپرستی را

آری در عشق باید پرستیدن باشد. اما باز هم کافی نیست.

باید یکتاپرستی کنی. آنگاه می شود گفت به مرزهای سرزمین عشق گام نهادی.

باید به محبوبی برسی که به جز او، هیچ کس توان دلبری از تو نداشته باشد.

هیچ گلی به خوشبوی آن گل نباشد.

یا به قول روانشناست، ماهیِ زیباتری از او نبینی

حتی اگر او دوری باشد.

فکر می کنی از دوری زیباتر هم وجود دارد؟

اشتباه فکر می کنی.

آن ماهیِ آبی رنگِ فراموش کار، زیباتزین ماهی اقیانوس عشق است.

کلامش هم زیباترین و دلنشین ترین صوت را دارد.

می دانی چه زمانی دوری را خواهی شناخت؟

درست در انتهای دهه چهل زندگی. درست نزدیک به ۲۰ سال بعد.

پس از گذشت سال ها از عشقی ناکامی که به آن دختر تقریبا جنوبی، ورزیدی.

سال ها طول می کشد. سال ها زجر میکشی تا به لطف خدا، به کلی فراموشش می کنی.

شماره اش را پاک می کنی

آن همه ایمیل بازی را پاک می کنی.

فقط به تو بگویم، دو ایمیل از ایمیل بازی هایت، بالغ بر ۱۰۰ رفت و برگشت خواهد داشت.

حتی اکانت اینستاگرام جعلی برای چک کردنش هم نمی زنی.

باید از حالت، یک سال بگذرد تا به زیباترین ماهی اقیانوس، یعنی دوری، برسی.

می دانی؟

تو او را این بار از حسین بن علی و از یار وفادارش حبیب طلب می کنی.

و چه زیبا طلبیست.

و چه زیبا آشنایی

و چه زیبا تعاملی دارد.

مهربان

متبسم.

با صدایی فوق دلنشین.

می گویند، اگر به گذشته سفر کنی و چیزی تغییر دهی، آینده تغییر نمی کند. بلکه یک خط زمانی دیگر خلق می شود.

پس حال که با این نامه، با گذشته ام، با تو، ارتباط گرفته ام، از تو می خواهم، هرگز سراغ آن اولی نروی.

مستقیم به سراغ دوری برو.

شاید توانستی، در بهترین زمان، دلش را ببری.

اما اگر می شود برایم دعا کن. برای خود در خط زمانی موازی دیگر.

دعا کن، تا دیر نشده، من هم بتوانم دلش را ببرم.

وگرنه دنیا تمام می شود و نیمی از دینم، بلکه تمام دینم را از دست می دهم.

آخر من یکتاپرستم.

او نباشد، لائیک خواهم شد.

دوست دار تو. منِ ۶ مردادِ ۱۴۰۰ ۵ روز به پایان دوران نکبت روحانی

...

بانوی عزیز

شنیدی؟

خواندی؟

هیچ نمی گویم، جز آرزوی خوشبختی تو

اما چه کسی جز من، تو را خوش بخت تر خواهد کرد؟ لجباز خانوم


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.