ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
به نام هستی بخش احساس
سلام عزیز تر از جانم
چه شده است تو را؟
چرا این روزها خواب تو را میبینم که ناراحتی و غم داری؟
باور کن هرگز از این غم تو ذره ای شاد نمیشوم.
به قول معروف: بنی آدم اعضای یک پیکرند.
آن وقت تو که در قلب من قرار داری، فراتر از این و انگار قلب خودم هستی.
آن هم قلب روحم.
آخر آرزو دارم آنی بعد، این قلب در سینه ام دیگر نتپد و روح از قفس تن رها شود.
اما نابودی روح را هرگز نخواهم.
آن هم روحی که اکنون به حضور قلب تو، در آن زنده و حی است.
نمی دانم چرا غمگینی
آیا کسی تو را آزرده؟
اگر آن کس غیر از پدر و مادرت باشد، الهی به عذاب الیم گرفتار شود.
عزیز تر از جانم.
دنیای بدیست
دتیایی که عشقم به تو را دید و چون پیرزنان حسد ورزید و از تو جدایم کرد.
کاش اگر هزینه شادی مجدد تو، زیر خاک رفتن این قفس تنگِ من است، هر چه زودتر خداوند اجازه دهد و این را پرداخت کنم...