مشهد

به نام هستی بخش احساس

بعد از شاید چهار سال، بالاخره امام رضا طلبید

بالاخره تونستم بیام مشهد و مادر بزرگ چشم انتظارم رو ملاقات کنم.

بالاخره تونستم ببام مشهد و برم حرم امام رضا تا از نزدیک! بهش بگم: آخه چرا؟

اما انگار شیاطین خیلی عصبانی شدن!

آخه می خواستم روز بعد از رسیدن، اذان صبح به سمت حرم حرکت کنم که بیدار شدم و فهمیدم، شیطان کار خودش رو کرده و نشد.

امروز هم که تصمیم داشتم تنها برم، باز هن شیطان غالب شد و نشد.

اما امشب باز غسل می کنم و ان شاءالله صبح خبری از شیطان نباشه و بتونم تنهای تنها را امام رئوف خلوت کنم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.